همه خوابیده‌اند. در این خواب نیم روزی افکارم به گذشته‌های نه چندان دور پرت است. تا الان روزهای سختی را با همسر به طور مشترک تجربه کرده‌ایم. روزهایی که وقتی مرورشان می‌کنم، ته دلم به خودم می‌گویم ما می‌توانستیم روزهای بهتری را هم برای خودمان رقم بزنیم. این روزها با همه‌ی سختی‌هایش می‌گذرند، و امیدوارم روزهای در پیش رو، بهتر از اینی باشد که در حال تجربه کردنشان هستیم. 

وقتی که به گذشته‌ها فکر می‌کنم و می‌بینم چه بلاهایی را از سر گذرانده‌ام،  به خودم می‌گویم کاش دیگر تکرار نشوند. کاش دیگر آن روزها نیایند. حتا از فکر کردن راجع بهشان حالم را دوباره بد می‌کنند. حتا از اینکه تند تند میایم اینجا و تایپ می‌کنم حالم بد است و حالم خوب نیست،  بهم می‌خورد.  

ته دلم میدانم همه‌چیز درست می‌شود. آخر می‌دانی به این جمله عمیقا ایمان دارم که می‌گوید: آخر همه چیز خوب میشه،  اگه دیدی خوب نشد،  بدون هنوز آخرش نشده» 

آخر همه چیز خوب میشه...

شعری زیبا از سهراب سپهری عزیز

شکر نعمت، نعمتت افزون کند/ کفر نعمت از کفت بیرون کند

روزهای ,حالم ,آخر ,می‌گویم ,دلم ,روزها ,چیز خوب ,به خودم ,همه چیز ,آخر همه ,حتا از

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شبیه‌سازی شبکه‌های بی سیم و کامپیوتری بچه های مسجد " مهربانستان دکتر رضا بهمنش دانلود فایل عجیب ترین فروش انواع برند و مدل بخاری با بهترین قیمت و گارانتی اصلی سلام خدمت دوستان گل. در این ولاگ شما داستان. های ترسناک،هیجان انگیز و...... بانو سیب